logo
Alaberz
0990 432 10 14
صعود به قله لنین
گزارش برنامه:

صعود به قله لنین

1399/01/31

قله ابن سینا یا قله لنین با ۷۱۳۴ متر ارتفاع از سطح دریا و 2790 متر ارتفاع نسبی، در مرز کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان قرار دارد و دومین قله مرتفع هر دو این کشورها، و بلندترین قله سلسله ترانس آلای در آسیای مرکزی در کوه‌های منطقه پامیر است. این قله از جبهه شمالی و از سوی قرقیزستان دسترسی آسان و صعودی غیر فنی دارد که بسیار مورد توجه کوهنوردان جهان قرار می‌گیرد. تعداد 16 مسیر به این قله وجود دارد که تعداد 9 مسیر در جبهه جنوبی در کشور تاجیکستان بوده و 7 مسیر مابقی در دامنه شمالی و در کشور قرقیزستان قرار دارد.لنین پرصعودترین قله بالای 7000 متر در دنیا محسوب می‌شود، که نخستین بار در سال 1928 توسط آقایان کارل وین، یوجین آلوین و راودین اسکیندر، اعضای یک گروه اکسپدیشن آلمانی صعود گردید.

قله لنین در مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان و نزدیک به مرزهای چین و افغانستان قرار دارد و یک قله بسیار عمومی و مشهور برای صعود می‌باشد. چرا که از لحاظ دسترسی و صعود به آن ساده بوده و شرایط جوی و آّب و هوایی آن معمولا مساعد است به همین دلیل یکی از مشهورترین قلل 7000 متری در جهان می‌باشد که بیشترین تعداد صعود را به خود اختصاص داده است.

 1 مشخصات کلی

عنوان برنامه: صعود به قله لنین

نوع برنامه: هیمالیانوردی، منطقه پامیر

منطقه مربوطه: پامیر، منطقه آکسای

ارتفاع قله: 7134 متر

مختصات قله: 39°20′33″N 72°52′39″E                                                                                                                                                           

راهنما: یوسف تقی‌زاده

تلفن:  09128978717

ایمیل: ytaghizadeh@alaberz.com

پتانسیل سایر ورزش­های کوهستانی در منطقه: مانند دوچرخه کوهستان و سایکل توریسم - اسکی کوهستان- ورزش‌های پروازی چون پاراگلایدر – اسکای رانینگ، کوهنوردی در سطوح مختلف – اسب سواری

موقعیت گیتایی (جغرافیایی):

این قله در جنوب کشور قرقیزستان و در مرز بین دو کشور قرقیزستان و تاجیکستان قرار گرفته است. منطقه جنوبی این کشور که جزو کوه‌های منطقه پامیر به شمار می‌روند از جمله‌ یکی از قله‌های 7000 متری شوروی سابق می‌باشد که به عنوان قلل پلنگ برفی نیز جای گرفته است. با نگاه کردن به تاریخچه صعودهای قله لنین، این کوه را می‌توان پر صعودترین قله 7000 متری در دنیا دانست و از این حیث تنها رقیب این لنین قله 7000 متری موستاق آتا است. بر روی قله لنین 16 مسیر صعود تا به حال گشایش شده است که 9 مسیر در دامنه‌های جنوبی و 7 مسیر در دامنه شمالی است.

معرفی قله:

قله ابن سینا یا قله لنین با ۷۱۳۴ متر ارتفاع از سطح دریا و 2790 متر ارتفاع نسبی، در مرز کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان قرار دارد و دومین قله مرتفع هر دو این کشورها، و بلندترین قله سلسله ترانس آلای در آسیای مرکزی در کوه‌های منطقه پامیر است. این قله از جبهه شمالی و از سوی قرقیزستان دسترسی آسان و صعودی غیر فنی دارد که بسیار مورد توجه کوهنوردان جهان قرار می‌گیرد. تعداد 16 مسیر به این قله وجود دارد که تعداد 9 مسیر در جبهه جنوبی در کشور تاجیکستان بوده و 7 مسیر مابقی در دامنه شمالی و در کشور قرقیزستان قرار دارد.لنین پرصعودترین قله بالای 7000 متر در دنیا محسوب می‌شود، که نخستین بار در سال 1928 توسط آقایان کارل وین، یوجین آلوین و راودین اسکیندر، اعضای یک گروه اکسپدیشن آلمانی صعود گردید.

قله لنین در مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان و نزدیک به مرزهای چین و افغانستان قرار دارد و یک قله بسیار عمومی و مشهور برای صعود می‌باشد. چرا که از لحاظ دسترسی و صعود به آن ساده بوده و شرایط جوی و آّب و هوایی آن معمولا مساعد است به همین دلیل یکی از مشهورترین قلل 7000 متری در جهان می‌باشد که بیشترین تعداد صعود را به خود اختصاص داده است.

این قله در سال ۱۸۷۱ کشف شد و ابتدا به یاد کنستانتین فن کاوفمن اولین ژنرال فرمانده ترکستان که  فاتح این منطقه بود، به نام کوه کافمن معروف شده بود. اما از سال ۱۹۲۸ مقامات شوروی پس از انقلاب روسیه آن را به نام قله ولادیمیر لنین، نخستین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، نامگذاری کردند. کشور تاجیکستان در سال ۲۰۰۶ سومین نام را برای این قله برگزید و آن را را قله ابوعلی ابن سینا نام‌گذاری کرد اما در قرقیزستان همچنان از نام قله لنین استفاده می‌شود. قله لنین سومین قله بلند منطقه پامیر است. ابتدا اینگونه تصور می‌شد که بلندترین قله منطقه باشد، تا زمانی که قله کمونیزم (7495 متر) واقع در 96 کیلومتری جنوب غربی آن در سال 1933 صعود گردید که ارتفاع آن 300 متر از قله لنین بیشتر بود.

بزرگترین حادثه کوهنوردی در جهان در این منطقه در سال 1990 میلادی در ارتفاع 5300 متری و در کمپ دوم این قله به علت بروز زلزله و ریختن بهمن‌های متعدد و عظیم، با کشته شدن 43 کوهنورد از کشورهای مختلف به وقوع پیوست، که متأسفانه به علت فرو رفتن اجساد کوهنوردان در داخل شکاف‌های عظیم دسترسی به اجساد هیچ یک از این کوهنوردان امکان‌پذیر نشد.

وجه تسمیه نام قله:

قله لنین، ابن سینا، اوسینا، کافمن و ساری تاش از نام‌های دیگر این قله بعد از دوران شوروی سابق هستند که در کشورهای مختلف و در شرایط سیاسی و تاریخی مختلف اسامی مختلفی نیز به خود دیده است.

بهترین فصل صعود:

با توجه به زمستان‌های سنگین در این منطقه و آب و هوای ناپایدار بهار و پاییز، تابستان تنها فصلی است که در منطقه خدمات مناسبی وجود دارد و می‌توان برای صعود اقدام کرد.

 

2   جزئیات برنامه

تاریخ اجرای برنامه: دوشنبه 17 تیر ماه

مدت اجرای برنامه (روز): 21 روز

روز شمار برنامه:

·        روز اول (دوشنبه - 17 تیر ماه 98)

ساعت 7:15 روز دوشنبه 17 تیر ماه برای پرواز آماده شدیم، پرواز با کمی تاخیر در ساعت 8 به مقصد آلماتی از فرودگاه امام خمینی تهران انجام گرفت. ساعت 13:15 دقیقه به وقت محلی به آلماتی رسیدیم، پرواز بعدی ساعت 17:45 دقیقه از آلماتی به مقصد بیشکک بود و چند ساعتی به انتظار در فرودگاه گذشت. بعد از پرواز حدودا 1 ساعته از آلماتی به بیشکک و رسیدن به آنجام و انجام امور مربوط به گذرنامه منتظر بارهای خود ماندیم اما متاسفانه بارهای ما ظاهرا از آلماتی به بیشکک نرسیده بود و نتوانستیم کیف‌های خود را تحویل بگیریم. بعد از پر کردن فرم‌های Lost and Found در فرودگاه بیشکک و صحبت کردن با نماینده هواپیمایی air astana در فرودگاه ناچار به خروج از فرودگاه و ادامه برنامه سفر شدیم. بعد از تحویل گرفتن هتل در بیشکک در هتل Shah palace که هتل خوب و با کیفیتی بود به دفتر شرکت آکسای رفتم تا امور مربوط به قرارداد را انجام دهم و باقی دوستان نیز برای خوردن غذا به نمایندگی کنتاکی در بیشکک رفتند. تا دیر وقت در دفتر آکسای بودم و بعد از انجام امور و پیدا کردن دوستان به استراحت در هتل پرداختیم. فردا صبح باید برای پرواز به شهر اوش عازم می‌شدیم. با اعلام قرار ساعت 5 صبح به دوستان شب را هر کسی به اتاق‌های خودش رفت و به استراحت پرداختیم.

·        روز دوم (سه‌شنبه - 18 تیر ماه 98)

ساعت 4:30 دقیقه صبح بیدار شدم و بعد از آماده شدن و دوش گرفتن دوستان دیگر رو هم بیدار کردم. بعد از آن صبحانه در رستوران هتل میل شد و سپس به سمت فرودگاه حرکت کردیم. پرواز ما ساعت 8:30 دقیقه بود. بعد از دریافت کارت پرواز در فرودگاه، مهرداد یادش افتاد که غذاهایش را در یخچال هتل فراموش کرده است، انجام هماهنگ آن و دریافت غذاها مدت زمانی به طول انجامید اما نهایتا به دستمان رسید. پرواز بسیار کوتاه بیشکک به اوش با هواپیمایی بسیار کوچک انجام گرفت. در این فرودگاه که پرسنل آن انگلیسی بلد نیستند انجام امور مربوط به اضافه بار بسیار دشوار است و اصلا نباید خود را درگیر مسائل حاشیه‌ای کرد و اضافه بار را به شکل تمام و کمال پرداخت کرد، از آنجایی که ما وسایل اضافی همراه نداشتیم به راحتی کارهای پذیرش را انجام دادیم و سپس به سمت  هواپیما رفتیم. سپس از طریق شرکت به سمت هتل حرکت کردیم و کارهای پذیرش هتل انجام شد و سپس به گشت و گذار در شهر پرداختیم. روزی بارانی، با هوایی بسیار مطبوع. ظهر در پارک شهر در رستورانی به خوردن سوپ و ناهار مشغول شدیم و در راه برگشت هم کلی میوه خریدیم و نهایتا به سمت هتل برگشتیم. استراحت در هتل برنامه بعدی ما بود و سپس عصر نیز برای انجام خرید و خوردن شام بیرون رفتیم و سپس شب را در هتل گذراندیم. انتظار وسایل را داشتیم که نهایتا در ساعت 21 با هواپیما از آلماتی به بیشکک منتقل گردید و از آنجا با وسیله نقلیه به سمت اوش ارسال شد.

·        روز سوم (چهارشنبه - 19 تیر ماه 98)

در این روز قرار بود دیگر به سمت کمپ اصلی حرکت کنیم. صبحانه را خوردیم و بعد از آماده شدن و جمع کردن وسایل و تحویل اتاق‌ها منتظر شدیم تا پاسپورت‌ها همراه با برگه ثبت نام پلیس و گذر مرزی دریافت گردد. این برگه‌ها را حتما باید همراه داشته باشید. بعد از دریافت آنها و انجام خریدهای ریز نهایی سوار ماشین شدیم و اوش را به مقصد کمپ اصلی ترک کردیم. نهایتا حرکت ما ساعت 11:30 آغاز شد، 2 عدد هندوانه و خربزه خریدیم و دوباره سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم. ساعت حدود 13 در یکی از کمپ‌های عشایری و روستایی برای ناهار توقف کردیم و ناهاری عالی خوردیم و دوباره ادامه مسیر به سمت کمپ اصلی دادیم. ساعت حوالی 18 به کمپ اصلی رسیدیم. کار زیاد داشتیم، تحویل گرفتن چادرها و تقسیم چادرها باید انجام می‌گرفت. بارهای خود را باید تحویل می‌گرفتیم و نهایتا باید چادرها و لوازم ارتفاع را چک می‌کردیم و آماده حرکت به سمت کمپ یک می‌شدیم. روز استراحتی در کمپ اصلی در نظر گرفته نشده بود با توجه به اینکه یک روز کامل در اوش به استراحت پرداخته بودیم. بارها را در چند کیسه بار تقسیم کردیم تا فردا برای تحویل به اسب‌ها آماده باشند. بارهای اضافی هم در انباری در کمپ اصلی قرار می‌گرفتند. بعد از رسیدن به کمپ اصلی البته باید کارهایی چون دریافت بیمه، ثبت نام در کمپ اصلی و خدمات مربوط به کمپ بالا نیز باید انجام گیرد. بارهای عمومی در قالب 4 کیسه بار تقسیم بندی شدند (طناب‌ها، چادرها، غذاها، لوازم فنی و تمام ملزومات دیگر که در کمپ‌های بالا به آنها نیاز داریم). این تقسیم‌بندی تا ساعت حدود 22 طول کشید و سپس به استراحت پرداختیم تا ساعت 6 صبح فردا.

·        روز چهارم (پنج‌شنبه - 20 تیر ماه 98)

ساعت 6 صبح بیدار شدیم تا بارها را به شکل نهایی ببندیم و آماده‌سازی نهایی را انجام دهید، تحویل بارها به قاطر هر روز صبح ساعت 7:30 انجام می‌گیرد. بارها تحویل قاطرها شد و بارهای اضافی نیز به انبار تحویل داده شد، سپس به سمت سالن صبحانه رفتیم و انرژی کافی برای اولین روز فعالیت در لنین را آغاز کردیم. بعد از خوردن صبحانه ماشین ساعت 8:30 را از دست دادیم، بعد از سر زدن به دکتر که یکی از همراهان نیاز به کنترل مساله‌ای داشت، ساعت 9:30 سوار ماشین شدیم و به سمت مقصد یعنی محلی که راهپمایی آغاز می‌گردد رسیدیم. محل یادبودهای افرادی که در لنین جان خود را از دست داده‌اند نشان‌هایی در روز صخره‌ها نصب شده است. امسال برای اولین بار مورد وسیله نقلیه هماهنگ می‌شد، سال پیش مجبور بودیم از کمپ اصلی تا آن محل را پیاده‌روی کنیم که خود زمانی معادل با حداقل 2 ساعت نیاز داشت. با وسیله نقلیه حدود 50 دقیقه طی مسیر به طول انجامید تا اینکه نهایتا انتظار به سر رسید و پیاده‌روی در این منطقه آغاز گردید. روز پر ماجرایی در انتظار ما بود، حرکت از ارتفاع 3600 متر تا ارتفاع 4400 متر (کمپ 1) می‌بایست ادامه پیدا می‌کرد. از ساعت حدود 10:30 تا حدود ساعت 15:15 دقیقه طی مسیر به طول انجامید، یعنی 5:45 تا رسیدن به کمپ 1 زمان صرف شد. بعد از رسیدن به کمپ 1 و انجام ثبت نام نفرات، تحویل گرفتن چادرها اسکان دوستان که در چادرهای دو نفره انجام می‌گرفت. بارها را نیز تحویل گرفتیم و فردا به عنوان روز استراحت در کمپ یک اعلام شد و تمام نفرات به انجام کارهای روتین و مشخص خود شامل مرتب کردن وسایل، آماده شدن برای روزهای بعد و صرف شام گردید. شب را در کیسه خواب‌های خود در کمپ یک گذراندیم.

·        روز پنجم (جمعه – 21 تیر ماه 98)

این روز به عنوان روز هم هوایی و استراحت در کمپ یک به ارتفاع  4400 متر در نظر گرفته شد. ساعت 7 صبح بیدار شدیم و تا زمان سرو صبحانه که ساعت 8 بود به آماده شدن و گشت و گذار در کمپ یک پرداخته شد. بعد از خوردن صبحانه به منظور هم هوایی قله دومانشی در نظر گرفته شده بود تا بچه‌ها بتوانند ارتفاع نزدیک به 5000 متر را در منطقه لمس کنند. ساعت 10:30 به عنوان حرکت در نظر گرفته و اعلام شد. بعد از برداشتن مقداری تنقلات، آب، لوازم ضروری برای یک کوهپیمایی ساده به سمت دومانشی حرکت کردیم. برف زیاد منطقه در روزهای اول ورود به منطقه باعث تعجب بود. توضیحاتی راجع به مسیر داده شد، نکاتی پیرامون انواع گام‌برداری، تنظیم لباس و دستکش گفته شد. همچنین تجهیزات بچه‌ها کنترل شد و وسایلی که باید حتما همراهشان باشد گوشزد شد. تا ساعت حدود 12:30 صعود به این قله انجام گرفت، سپس مقداری به نرمش بر روی قله پرداختیم تا بتوانیم برای زمان ناهار که از ساعت 13 تا 14 در کمپ 1 سرو می‌گردد برسیم. بعد از سرو ناهار هدف تقسیم‌بندی و بسته‌بندی بارهای عمومی و ارسال آن به کمپ 2 بود که تا ساعت 19 به طول انجامید و همچنین از دوستان خواسته شد تا وسایل شخصی خود را نیز برای ارسال به کمپ بالا تحویل باربر دهند. بارها به دو بخش تجهیزات فنی و بخش تغذیه تقسیم می‌شد که تغذیه به شکل انفرادی برای روزهای صعود در اختیار افراد قرار گرفت و تجهیزات فنی نیز به شکل کامل در اختیار تیم قرار گرفت. بارها ارسال شد و نهایتا بعد از صرف شام به سمت چادرها رفتیم تا استراحت کنیم. فردا باید ساعت 2 صبح بیدار می‌شدیم بار و بندیل بسته و ساعت 3 صبح صبحانه صرف می‌شد تا سپس به سمت کمپ 2 حرکت کنیم. احتمال بارش در صبح زود مقداری من رو نگران کرده بود و من رو به فکر فرو برده بود. البته که ایمنی برای تیم حرف اول را می‌زود.

·        روز ششم (شنبه – 22 تیر ماه 98)

ساعت 1:30 صبح بیدار شدیم. پیش‌بینی باران بود اما مقدار بسیار زیادی برف روی زمین نشسته بود. چسبنده بودن برف و زیاد بودن حجم آن در کمپ 1 نشانی از این بود که احتمال بهمن با توجه به امکان زیاد بودن بارش در ارتفاعات بالاتر من را نگران می‌کرد. منتظر ماندم تا ساعت 3 صبح که شرپاها نیز از خواب بیدار شوند. تقریبا نظر تمام راهنماها و باربران بر این بود که وارد شدن به ارتفاعات بالاتر در هوایی این چنین خطرناک است، به همین دلیل تمام تیم‌ها حرکت خود به سمت کمپ بالا را متوقف کردند. بعد از انجام این مشاوره به تمامی افراد تیم گفته شد که می‌توانند فردا را نیز به استراحت در کمپ یک بگذرانند. صبح ساعت 8 طبق معمول برای صبحانه در نظر گرفته شده بود، بعد از خوردن صبحانه هر کسی به کاری مشغول شد. تعدادی از نفرات تیم به گشت و گذار در اطراف کمپ مشغول شدند و مقداری از مسیر را تا پای صعود یخچال منتهی به کمپ دوم طی کردند. پیاده‌روی در حدود 4 کیلومتر که خالی از لطف نبود و علاوه بر بازدید از کمپ‌های شرکت‌های دیگر مسیر منتهی به کمپ 2 کاملا بررسی شد. سپس برای ناهار به کمپ برگشتیم و بعد از خوردن ناهار و استراحت و وقت گذرانی برای حرکت در روز بعد آمادگی لازم را به دست آوردیم. کرده‌ها مشخص شدند و بعد از شام به استراحت پرداختیم تا سناریوی روز قبل تکرار شود. اما این بار خبری از بارش نبود.

·        روز هفتم (یک‌شنبه – 23 تیر ماه 98)

حرکت در قالب دو کرده به سمت کمپ دوم آغاز گردید. کرده اول با 4 نفر و کرده دوم با 5 نفر، در حالت کلی بهتر است تعداد افراد یک کرده بیشتر از 4 نفر نشود تا بتوان فواصل طنابی مناسبی را در صورت بروز پیشامد برنامه‌ریزی کرد، اما به دلیل اینکه در اول فصل اساسا شکاف‌ها به اندازه کافی باز نشده‌اند و روی آنها پوشیده است می‌توان چنین حرکتی را برنامه‌ریزی کرد. اعضاء تیم طبق برنامه ساعت 2 الی 2:30 بیدار شدند و بعد از جمع کردن وسایل به سمت چادر غذاغوری آمدند. اتفاقی ناگوار در این روز حدود 2 ساعت حرکت برنامه را به تاخیر انداختند. گم شدن دو کیسه‌خوابی که قرار بود به شرپاها و باربرها داده شود. حرکت تا حدود 4:45 دقیقه به تاخیر افتاد اما کیسه‌خواب‌ها یافت نشدند، با امید اینکه کیسه خواب‌های مفقودی در بین وسایل تیم سنگاپوری جای گرفته است حرکت خود را با سرقدمی سرپرست با ریتمی بسیار آرام به سمت کمپ دو آغاز کردیم. معمولا به دلیل بهمن و گرمای بیش از حد مسیر در شیب‌های تند این بخش از مسیر، ساعت حرکت را زود انتخاب می‌کنند تا بتوانند در زمانی مناسب از خطرات احتمالی موجود در مسیر بگریزند. حرکت با سرعت مناسب انجام می‌گرفت. در پای یخچال که حوالی ساعت 6 صبح به آنجا رسیده بودیم نکاتی پیرامون هم‌طناب شدن، استفاده از عینک و همراه داشتن تنقلات و آب مطرح شد و بعد از پوشیدن هارنس، کرامپون، هلمت و هم طناب شدن کرده 4 نفره با سر کردگی سرپرست برنامه آغاز به حرکت نمود.

ریتم حرکت بسیار آرام بود، هم به دلیل هم هوایی و هم به دلیل ذخیره انرژی چنین ریتمی برای حرکت انتخاب شد، البته راه رفتن به شکل کرده نیاز به تمرین و ممارست بسیار زیاد دارد تا افراد بتوانند بدون ایجاد ارتباط کلامی در کرده به حرکت خود ادامه دهند. گرمای مسیر و شیب تندی که در بخش‌های ابتدایی مسیر وجود دارد و حتی بخش‌هایی از آن به طول بیش از 50 متر دارای طناب ثابت است بعضا می‌تواند در سرما یا گرمای ایجاد شده اعصاب و روان کوهنورد را به هم بریزد. خوشبختانه با همکاری تمام افراد تیم بعد از حدود 10 ساعت بدون ایجاد مشکلی در شیب زیر کمپ دو قرار گرفتیم. محل مناسب برای چادر با توجه به اینکه شکاف‌های کمپ دوم هنوز بسته بودند انتخاب شد و شروع به کندن جای چادر کردیم تا هر چه سریعتر به استراحت در کمپ دوم بپردازیم. خستگی ارمغان فعالیت امروز برای اعضاء تیم بود اما نشانه‌های ارتفاع‌زدگی شدید در اعضاء تیم رویت نمی‌شد. در این کمپ 4 عدد چادر (3 چادر North Face V25)  و یک چادر تک پوش Ferino Maverick مستقر گردید. برای هر چادر یک عدد جت بویل و کپسول در نظر گرفته شده بود و غذاها نیز به شکل انفرادی برای افراد تیم در نظر گرفته شده بود. بعد از استقرار چادرها تقسیم‌بندی انجام گرفت و افراد به استراحت و خوردن غذا پرداختند. برنامه فردا به اعضاء تیم اعلام شد به این ترتیب که بخشی از تیم که آمادگی بیشتری داشتند به سمت کمپ سوم عازم می‌شدند و باقی اعضاء تیم برای انجام هم هوایی و برگشت به کمپ دوم برنامه‌دهی شدند.

·        روز هشتم (دوشنبه – 24 تیر ماه 98)

حرکت به سمت کمپ سوم در ساعت 10 صبح برنامه‌ریزی شده بود تا افراد بتوانند بدون عجله‌ای خاص بعد از خوردن صبحانه و غذای کافی، زمان کافی برای آماده شدن داشته باشند. حرکت آغاز گردید، شب اول بلافاصله بعد از کمپ دوم آغاز می‌گردد شیبی تند که شما را از ارتفاع حدود 5300 متر تا نزدیک 5600 متر بالاتر می‌کشد. مسیر کم شیب بعد از این بخش از مسیر قرار گرفته است که اجازه استراحت به کوهنوردان در این مسیر می‌دهد. امسال با توجه به پیشرفت‌های مخابراتی انجام شده در منطقه در ارتفاع حدود 5700 متر می‌توانید دسترسی به اینترنت داشته باشید. در اینجا پیامی رادیویی ضبط و ارسال گردید، برای بخشی از تیم شامل 4 نفر که برای هم هوایی تا این ارتفاع صعود کرده بودند آرزوی موفقیت شد و 5 نفر دیگر اعضاء تیم به سمت کمپ سوم حرکت خود را آغاز کردند. بخش نهایی مسیر شیبی بسیار تند دارد که اغلب کوهنوردان را با مشکل مواجه می‌کند. لازم به ذکر است اگر بین کمپ دوم به سوم می‌خواهید از باربر استفاده کنید باید صبح زود بارهای خود را تحویل دهید، در غیر اینصورت ممکن است امکان استفاده از باربر را نداشته باشید. حرکت به سمت بالا ادامه یافت و نهایتا بعد از 5 ساعت در ساعت حدود 15 به کمپ سوم دست یافتیم. بالاترین ارتفاعی که اغلب اعضاء تیم به آن دست یافته بودند ارتفاع 6150 متر! در این کمپ نیز سه چادر جای گرفتند (Ferino snowband 2, North Face V25, Camp high Altitude tent). کندن جای چادر این بخش از مسیر هم چالش بزرگی محسوب می‌شود و می‌بایست با مدیریت انرژی بتوان در زمان مناسبی چادرها را آماده کرد و زیر آن را به نحوی مرتب کرد که بتوان خواب راحتی داشت. بعد از آماده شدن چادرها و تقسیم هم‌چادری‌ها هم چه زودتر به آماده کردن غذا و آب جوش پرداختیم. در اینجا نیز تعداد کپسول و سر شعله و جت بویل به تعداد چادرها در نظر گرفته شده بود و غذاها نیز که به شکل انفرادی در اختیار افراد قرار گرفته بود. قرار شد تا با توجه به وضعیت هوایی موجود اولین تلاش برای دستیابی به سمت قله در بامداد روز دوشنبه انجام گیرد. چهار نفر از اعضاء تیم برای حرکت شبانه به سمت قله آماده شدند. تنقلات، آب جوش، عینک، دستکش، تجهیزات فنی و هارنس و پوشش گرم از جمله مواردی بود که افراد برای خود انتخاب کردند. اعضاء زود به خواب رفتند تا بتوانند به خوبی برای حرکت به سمت قله آماده باشند. بخش دیگر تیم نیز فردا قرار بود تا صبح زود حرکت خود را به سمت کمپ سوم آغاز کنند. به این ترتیب روز هشتم به پایان رسید.

·        روز نهم (سه‌شنبه – 25 تیر ماه 98)

ساعت 2 برای حرکت به سمت قله برای اولین تیم تلاش کننده در نظر گرفته شد، اما با توجه به خراب شدن یکی از جت بویل‌ها و عمل نکردن خوب آن مجبور شدیم تا ساعت 4 صبح به آب کردن برف وقت صرف کنیم. نهایتا ساعت 4 صبح حرکت با 4 نفر به سمت قله آغاز گردید. مسیر از کمپ سوم به سمت قله در ابتدا با یک سراشیبی آغاز می‌شود که شما را تا ارتفاع 6000 متر پایین می‌آورد و سپس از آن شیبی جدی تا ارتفاع 6400 متر ادامه می‌یابد. یکی از دوستان در ارتفاع حدود 6300 متر به دلیل خواب‌آلودگی بسیار زیاد از صعود سر باز زد و مسیر برگشت را در پیش گرفت. مقداری بالاتر با توجه به شرایط نفری که برگشت، سرپرست نیز راه بازگشت را در پیش گرفت تا از هر پیشامد محتملی جلوگیری به عمل آید. به این ترتیب دو نفر از اعضاء تیم خانم آتوسا معنوی و آقای محمد معین عباسی راه قله را در پیش گرفتند که به طور موفقیت‌آمیزی توانستند صعود را به انجام برسانند و در نهایت به کمپ 3 بازگردند. دو تن دیگر نیز راه بازگشت به کمپ سوم را در پیش گرفتند و خوشبختانه با توجه بازگشت سرپرست و جمع کردن شخصی که تصمیم به برگشت گرفته بود هیچ مشکلی متوجه تیم نشد.

تیم دیگر نیز حرکت خود را در ساعت حوالی 9 صبح به سمت کمپ سوم آغاز کرده بود تا بتوانند با شرایطی مناسب خود را در کمپ سوم جای دهند، هر چهار نفر با اختلافی حدود نیم ساعته توانستند در ساعت حوالی 14 خود را به کمپ سوم برسانند. با توجه به شرایطی دو نفر از دوستانی که در کمپ سوم گذرانده بودند سرپرست برنامه تصمیم گرفت تا خود این دو نفر را به سمت کمپ دوم راهسپار سازد. با توجه به شرایط مسیر از کمپ 3 به 2 را می‌تواند در حدود 2 ساعت به راحتی دست یافت. از طریق بی سیم وضعیت تیم صعود و وضعیت افرادی که در کمپ سوم بودند بازبینی می‌شد و نهایتا در فردا با توجه به شرایط افراد تصمیم بر این گرفته شد که تمام اعضاء فقط قله رازدلنایا را صعود کنند و برای تکمیل فرآیند هم هوایی به کمپ دوم بازگردند. دو نفری که راه صعود را در پیش گرفته بودند در حوالی ساعت 15 به قله دست یافتند و مجدد در ساعت حوالی ساعت 21 به کمپ 3 رسیدند. ریکاوری این اعضاء اهمیت زیادی دارد و این مساله سبب شد تا دوستانی که در کمپ سوم هستند به ریکاوری این اعضاء کمک بکنند. شب اعضاء در کمپ‌های دوم و سوم به استراحت پرداختند.

·        روز دهم (چهارشنبه – 26 تیر ماه 98)

بخشی از تیم دیروز راهی کمپ دوم شده بودند، طبق ارتباطات رادیویی برقرار شده تیم به منظور تکمیل فرآیند هم هوایی به قله رازدلنایا که در نزدیک کمپ سوم قرار گرفته است صعود کنند و سپس به سمت کمپ 2 و سپس به کمپ 1 برسند. بعد از صعود حرکت تیم به سمت کمپ 2 آغاز شد و در حدود ساعت 11:30 تا 12 اعضاء تیم به کمپ 2 رسیدند. ساعت حدود 14 برای حرکت تیم به سمت کمپ 1 تعیین شد. حرکت بین این دو کمپ همانطور که پیشتر هم گفته شد به شکل هم طنابی انجام می‌گیرد. گروه اول در ساعت 14 و گروه دوم در ساعت 15:30 حرکت خود را به سمت کمپ 1 آغاز کردند. بارش برف و مه در این مسیر همواره می‌تواند خطرناک باشد، هر دو تیم با سرعت حرکت خود را به سمت کمپ 1 آغاز کردند و نهایتا در ساعت حدود بین 18 تا 19 تمام اعضاء تیم به کمپ 1 دست یافتند. استراحت و ریکاوری در ارتفاعات پایین‌تر بسیار سریع‌تر و موثر‌تر  از ارتفاعات بالاتر به شمار می‌رود به همین دلیل در فرآیند صعود استفاده از کمپ‌های پایین همواره می‌تواند توان مضاعفی برای تیم ایجاد کند. با توجه به صعود دو نفر از اعضاء تیم شب در کمپ یک جشن صعود مختصری برای اعضاء تیم و دو نفر صعود کنند تدارک دیده شد. فردا برای استراحت نفرات تیم در نظر گرفته شده بود تا بعد از مشاهده پنجره هوایی باز حرکت مجدد به سمت کمپ‌های بالا و سپس قله انجام گیرد.

·        روز یازدهم (پنج‌شنبه – 27 تیر ماه 98)

روزهای استراحت معمولا تلاش بر این است که کمترین فشار از لحاظ جسمی و روحی بر تیم وارد شود تا بتوانند به راحتی ریکاوری کرده و برای صعود تمرکز کنند و آماده شوند. با توجه به پنجره هوایی ایجاد شده در روزهای شنبه و یکشنبه روز جمعه برای حرکت به سمت کمپ بالا در نظر گرفته شده به همین دلیل افراد شب را زود به خواب رفتند تا ساعت حدود 3 صبح حرکت به سمت کمپ دوم انجام بگیرد. همچنین در این روز جلسه‌ای به منظور ارزیابی کلی تیم تشکیل شد تا تبادل نظر پیرامون شرایط تیم بین سرپرست و اعضاء انجام گیرد.

·        روز دوازدهم (جمعه – 28 تیر ماه 98)

ساعت 2:30 بیدار باش صورت گرفت و بعد از بیدار شدن و بستن وسایل به سمت چادر رستوران رفتیم تا صبحانه خورده و به سمت کمپ دوم حرکت خود را آغاز کردیم. حدود 3:30 صبح حرکت آغاز شد. این بار حرکت سریعتر بود و البته با توجه به هم هوا بودن نفرات حرکت سریع‌تر انجام می‌گرفت. تا پای یخچال حرکت کردیم و آنجا به دو کرده 4 نفره تبدیل شدیم تا حرکت به سمت کمپ دوم به شکل ایمن‌تری انجام گیرد. در طی حدود 8 ساعت و بدون اتفاق خاصی توانستیم خود را به کمپ دوم برسانیم. بعد از رسیدن و مرتب کردن چادرها و صاف کردن زیر چادر که به علت آب شدن برف شکلی ناصاف پیدا می‌کند و عملا استراحت کردن را دشوار می‌سازد.

برای ریکاور شدن برای حرکت به کمپ سوم به خوردن غذا و استراحت پرداختیم. فردا قرار بود تمام اعضاء تیم به سمت کمپ سوم حرکت کنیم. یکی از اعضاء تیم با توجه به شرایط فیزیکی خود تصمیم به حرکت به سمت کمپ سوم گرفت تا صبح همان روز به سمت قله حرکت کند. وحید بعد از حدود یک ساعت استراحت به سمت کمپ سوم حرکت کرد و بامداد فردا هم به سمت قله حرکت و تلاش خود را آغاز کرد. باقی اعضاء تیم به استراحت در کمپ دوم مشغول شدند.

·        روز سیزدهم (شنبه – 29 تیر ماه 98)

اعضاء تیم ساعت حوالی 9 صبح به سمت کمپ سوم حرکت خود را آغاز کردند. همزمان با بالا رفتن با عضو دیگر تیم که به سمت قله حرکت می‌کرد در ارتباط بودیم. وی ساعت 4 صبح حرکت خود را آغاز کرده بود و حرکت وی به سمت قله تا ساعت حوالی 17 طول کشیده بود. ساعت حدود 14 تمام اعضاء تیم به کمپ سوم رسیدند و مجددا بعد از مرتب کردن زیر چادرها توانستیم به استراحت بپردازیم. فردا روز قله بود و باید اعضاء به خوبی استراحت می‌کردند و می‌توانستند تغذیه خوبی داشته باشند تا روز قله بتوانند با تمام قدرت به صعود خود ادامه دهند. در واقع ماندن در کمپ سه به دلیل ارتفاع بالایی که دارد می‌تواند استهلاک فیزیکی زیادی به همراه داشته باشد به این دلیل می‌بایست در اسرع وقت بتوان فعالیت خود را به ثمر برسانند و توقف زیاد در این کمپ جایز نیست. برای استراحت دوستان به استراحت پرداختند. در این روز وحید که از مسیر قله برمی‌گشت به منظور کمک کردن به دو کوهنورد از لهستان و ترکیه سرعت خود را کند کرده بود که بتوانند با هم به سمت کمپ برگردند این مساله سبب شده بود تا دیر وقت به کمپ برسند که سرپرست برنامه با آب جوش برای همراهی این تیم به سمت قله رهسپار شد و با کمک به دوستان در حمل کوله پشتی به سمت کمپ سوم بازگشتند. و به این ترتیب پرونده روز سیزدهم صعود نیز بسته شد و سه نفر از اعضاء تیم به قله دست یافتند.

·        روز چهاردهم (یک‌شنبه – 30 تیر ماه 98)

ساعت 1 بامداد برای اعضاء که به سمت قله حرکت می‌کردند بیدار باش اعلام شد و طبق قرار قبلی ساعت 2 برای حرکت در نظر گرفته شده بود. طبق قرار اعضاء تجهیزات فنی به تن کردند و 5 نفر از اعضاء تیم حرکت خود را به سمت قله آغاز کردند که یکی از اعضاء ناچار به بازگشت شد و 4 نفر مسیر خود را به سمت قله پیش گرفتند و ادامه دادند. مسیر قله با توجه به شرایط هوایی شامل باد بود و این باد در تمام طول روز هم ادامه یافت. متاسفانه در طول صعود هم چندین نفر سرمازده از تیم‌های دیگر وجود داشت که حاکی از شرایط سرد حاکم بر برنامه بود. تمام اعضاء باشگاه در طی ساعت‌های 10 تا 12 صبح توانستند به قله دست یابند و سپس راه بازگشت به کمپ 3 رو در پیش گرفتند. صعود هر 4 نفر با موفقیت ثبت شد و سپس اعضاء به استراحت در کمپ سوم پرداختند. در این شب یکی از اعضاء باقیمانده در کمپ سوم به دلایلی درگیر بیماری ارتفاع شده بود که شرایط فیزیکی وی را دچار مشکل کرده بود. وی که به دلیل عدم اطاعت از دستور سرپرستی در کمپ سوم باقیمانده بود. در طی شب به دلیل باد شدید و بارش برف زیاد امکان انتقال به پایین نبود و باید شب در کمپ سوم به صبح می‌رسید با بعد شخص را به سمت پایین انتقال داده شود.

·        روز پانزدهم (دوشنبه – 31 تیر ماه 98)

صبح بعد از بیدار شدن از خواب و کنترل کردن تک تک دوستان متوجه شدیم در طول شب یکی یکی از اعضاء تیم که در طی دیروز هم تحت نظر بود شرایط مناسبی ندارد و تصمیم به انتقال وی به پایین گرفتیم. بیماری ارتفاع عارضه‌ای بود که ایشان با آن دست و پنجه نرم می‌کردند. بلافاصله بعد از کنترل شرایط و استفاده از اکسیژن به منظور بهبود شرایط، برانکاردی به منظور انتقال وی به سمت کمپ دوم و سپس کمپ اول ساخته شد، تا ارتفاع 5800 متر انتقال انجام گرفت و سپس وی به برانکارد اصلی انتقال داده شد و به کمک چندین باربر روسی و نپالی به سمت کمپ یک انتقال تکمیل شد. باقی اعضاء تیم هم بعد از جمع کردن کمپ 3 به کمپ 2 انتقال پیدا کردند و شب را در کمپ 2 گذراندند. دو نفر از اعضاء نیز که در فرآیند انتقال شخص ارتفاع زده به پایین نقش داشتند شب را در کمپ یک گذراندند.

·        روز شانزدهم (سه‌شنبه – 1 مرداد ماه 98)

با توجه به شرایط کلی تیم تمام اعضاء تیم می‌بایست خود را به کمپ 1 می‌رساندند. بعد از جمع کردن کل کمپ 2 و انتقال تمام تجهیزات توسط اعضاء تیم و باربرها فعالیت تیم در کمپ‌های بالا به اتمام رسید و به این ترتیب پروژه صعود تیم نیز تمام شده اعلام گردید. بعد از جمع شدن افراد در کمپ یک و تبادل نظرات کامل پیرامون برنامه آماده‌سازی مقدمات حرکت به سمت کمپ اصلی و سپس بازگشت به ایران آماده گردید.

·        روز هفدهم (چهارشنبه – 2 مرداد ماه 98)

بعد از بسته‌بندی بارها و تحویل بخش عظیمی از بارها به اسب‌هایی که بین کمپ اصلی و کمپ 1 بار جابه‌جا می‌کردند و خوردن ناهار به سمت کمپ اصلی حرکت کردیم. یکی از چالش‌های این مسیر عبور از رودخانه‌ای است که در ساعت‌های بعد از ظهر شکل خیلی خروشانی به خود می‌گیرد. معمولا اسب‌های عشایری برای انجام این انتقال با هزینه 5 دلار نفری که معمولا با چانه زدن می‌توان تا 1 یا 2 دلار هم رساند انجام می‌گیرد. ادامه مسیر در گذرگاه‌های بسیار زیبای منطقه و حس بازگشت بسیار دلپذیر است و در حدود 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارد تا به کنار یادبودهای لنین برسید. امسال شرکت آکسای از کنار این یادبودها امکان انتقال با وسیله نقلیه را فراهم کرده است و همین مسافت پیاده‌روی را تا حدود 2 ساعت کاهش داده است.

·        روز هجدهم (پنج‌شنبه – 3 مرداد ماه 98)

روز استراحت در کمپ  اصلی و ریکاوری

·        روز نوزدهم (جمعه – 4 مرداد ماه 98)

روز استراحت در کمپ اصلی و ریکاوری

·        روز بیستم (شنبه – 5 مرداد ماه 98)

ساعت 15 حرکت به سمت اوش و رسیدن به اوش در ساعت حدود 20 و رفتن به هتل به منظور استراحت تا فردا برای رفتن به فرودگاه آماده شویم.

·        روز بیست و یکم (یک‌شنبه – 6 مرداد)

روز آخر برنامه و اقامت در بیشکک به منظور آماده شدن برای انجام پرواز به سمت ایران.

فهرست کامل تجهیزات همراه در این برنامه (عمومی و فنی):

لیست لوازم انفرادی:

کوله پشتی حداقل 50 لیتری، کیسه بار 120 لیتری، هارنس ترجیحا یخچالی، کرامپون به همراه آنتی اسنو پیمایشی، کلاه ایمنی یا هلمت، کلنگ، کارابین پیچ 2 عدد، طنابچه انفرادی، خود حمایت، تسمه 120 و 60 سانتی‌متر، طنابچه پروسیک 2 عدد، باتون جفت با گل برف پهن، ابزار فرود و حمایت ترجیحا ریورسو، طنابچه 4 میلی‌متری – 2 متر، کیسه و کاور کفش، کفش دو یا سه پوش (گتر برای کفش دو پوش)، کفش ترکینگ، صندل شهری، زیر انداز زمستانه، کیف کمک‌های اولیه انفرادی (داروهای شخصی) و کیت بقا، فلاسک و بطری فلزی آب به همراه کاور، کتری، ست ظرف کامل (چاقوی چند کاره، قاشق و چنگال، لیوان، فندک) و سر شعله، هدلامپ، فرچه برای کفش، عینک طبی، عینک آفتابی ارتفاع و عینک طوفان (عینک زاپاس توصیه می‌شود) و دستمال عینک، کرم نرم کننده و ضد آفتاب با spf بالای 60، کیف ابزار بهداشتی شخصی (ناخن گیر، مسواک، خمیر دندان، قیچی، دستمال کاغذی و مرطوب، ژل ضد عفونی کننده)، mp3 player و هندزفری، کیف برای حمل پول و پاسپورت و مدارک، کتاب و مجله و دفتر یادداشت، ست کامل گورتکس (شلوار و کاپشن)، کیسه خواب با کامفرت 10-، کت پر سنگین و لایت، شلوار ترکینگ و پیرهن ترکینگ (ست اضافی در صورت نیاز)، دستکش بیس، دستکش پر، جوراب پر، پوشاک بیس و لایه میانی (پلار)، جوراب اضافه 2 جفت، کلاه گرم، کلاه آفتابی، لباس زیر و لباس شهری اضافی و مایو، دستمال سر حداقل 2 عدد، کارت ملی و پاسپورت، باتری اضافی جی پی اس و هدلامپ

لیست لوازم گروهی:

چادر ارتفاع، بی‌سیم، لپ‌تاپ یک دستگاه (با نصب نرم افزارهای مناسب بر روی آن) با شارژر، جی پی اس، دوربین عکاسی، هارد اکسترنال هارد اکسترنال، کپسول گاز، طناب، تجهیزات فنی تیمی (میانی برف، تبر یخ 1 جفت، کلنگ چکش، دو ست بالاکشی)، شارژر خورشیدی، بامبو یا پرچم راهنما (هر چادر 8 عدد)، ترازو، پرچم ایران (تک و ریسه) و هیئت و اسپانسرها، سوهان جهت کرامپون، کیف امداد نفرات و تیمی، نوار چسب پهن 2 عدد، باریک 2 عدد، قطره‌ای 3 عدد، آهن 1 عدد، برچسب و ماژیک و دفترچه، قیچی، کاتر، نخ شیرینی، بیل برف یک عدد به ازاء هر چادر، جعبه ابزار (انبردست، فازمتر، چهارسو، دوسو، آچار فرانسه، سیم مفتول، لنت برق، چسب مایع)، قند، شکر و نمک، خرید نان و نان خشک، غذاهای ارتفاع، غذاهای ارتفاع، سیم سیار و سه راهی بدون سیم، قفل به تعداد چادر (با توجه به تعداد درهای چادر)، کیسه فریزر و نایلون دستی، هدیه به مسئولین کمپ (پسته یا شکلات)، کیسه بار زاپاس، سیم‌کارت قرقیزستان، گونی برای بار ارتفاع هر نفر یک عدد

ترابری

مشخصات

مسیر رفت

مسیر برگشت

شهر اصلی:

اوش

اوش

وسیله نقلیه از شهر مبدا تا نزدیکترین شهر اصلی:

هواپیما

هواپیما

جاده دسترسی به کمپ اصلی

آسفالت و خاکی

آسفالت و خاکی

وسیله نقلیه تا کمپ اصلی:

ون

ون

نام روستا/محله:

آچیک تاش

آچیک تاش به اوش

مسافت از شهر مبدا تا مقصد (بر حسب کیلومتر):

270

270

مدت زمان رسیدن به مقصد:

حدود 7 ساعت

حدود 7 ساعت

اطلاعات مسیر

مشخصات کمپ‌ها:

·         کمپ اصلی (BC)

کمپ اصلی در ارتفاع 3600 متری از سطح دریا قرار گرفته است. نزدیکترین شهر به این کمپ شهر اوش می‌باشد که با استفاده از وسیله نقلیه می‌توانید تا خود کمپ اصلی را طی کنید. بخش از مسیر به طول 34 کیلومتر کاملا خاکی است که البته وسایل نقلیه مختلف می‌توانند در آن تردد کنند. یکی از دلایل محبوبیت این کوه را نیز می‌توان دسترسی مناسب به کمپ اصلی آن دانست. این کمپ در میان دشت وسیع و در میان تعداد زیادی دریاچه‌هایی که از وفور آب در منطقه در پین تپه‌های سر سبزی شکل گرفته‌اند بنا گردیده است. نمای بسیار زیبای کوه لنین در پشت زمینه آن چشم نوازی خاصی دارد. کمپ اصلی مجهز به رستوران، پزشک، اینترنت، چادر انبار، امکان هماهنگی اسب برای انتقال بار به کمپ 1، سرویس بهداشتی، چادرهای دو نفره راحت با تشک که در داخل آن‌های پریز برق و چراغ نیز وجود دارد، حمام و حتی سونا نوید ریکاوری مناسبی به شما بعد از فرآیند هم هوایی را می‌دهد.

·         کمپ اول

این کمپ در ارتفاع حدود 4400 متری بنا شده است، در اوایل یخچال آچیک‌تاش منتهی به مسیر صعود به کمپ 2. با حدود 5 ساعت پیاده‌روی از کمپ اصلی به کمپ 1 دسترسی پیدا می‌کنید. در این کمپ دیگر خبری از سبزه و گل و گیاه نیست و مناظر برفی آغاز شده است. این کمپ نیز مجهز به رستوران، اینترنت ماهواره‌ای، چادرهای دو نفره با تشک، امکان دسترسی به برق از ساعت 6 عصر به بعد، دریافت پیش‌بینی هوا هر روز، غذای گرم و پذیرایی با سه وعده غذا از جمله امکاناتی است که در این کمپ در اختیار مسافران و کوهنوردان قرار می‌گیرد. در این کمپ نیز امکان استفاده از راهنما و باربر ارتفاع برای انتقال بار به کمپ‌های بالا وجود دارد، 6 دلار برای هر کیلوگرم بار هزینه‌ای است که اینجا باید پرداخت گردد. مسیر بین کمپ یک به دو نیاز به هم طنابی و عبور از شکاف‌های متعدد دارد به این دلیل باید تجهیزات فنی کافی به این منظور همراه داشته باشید.

·         کمپ دوم

کمپ دوم بعد از تراورسی طولانی که همواره در معرض بهمن قرار دارد در ارتفاع حدود 5300 متر قرار گرفته است. برای رسیدن از کمپ 1 به 2 حدودا زمانی معادل با 6 تا 10 ساعت با توجه به سرعت تیم مورد نیاز است. برای بنا کردن چادر در این کمپ باید حواستان به شکاف‌های پایین دست باشد، شکاف‌هایی عمیق اما پوشیده در برف که غالبا به دلیل خستگی افراد تمایل به ایجاد چادر در این مکان دارند. از این خطر بپرهیزید. دسترسی به برف آب شده در چاله‌های مشخص شده در این کمپ وجود دارد و نیازی نیست تا در این کمپ برف آب کنید و به راحتی می‌توانید از این سیستم استفاده کنید. در این کمپ امکان اجاره چادرهای ارتفاع با قیمت حدود 60 دلار برای هر شب وجود دارد ولی اگر به شکل انفرادی قصد صعود دارید باید برای خود جای چادر آماده کنید.

·         کمپ سوم

در ارتفاع حدود 6100 متری و در زیر قله رازدلنایا بعد از دو مسیر پر شیب به کمپ سوم برسید. بر روی تپه‌ای چادرهای فراوانی قرار گرفته‌اند. دسترسی به آب وجود ندارد و باید برای مصرف شخصی از آب برف استفاده کنید. اینجا آخرین مکانی است که باید برای حرکت به سمت قله انتخاب کنید. البته بعضا در موارد و شرایط ضروری کمپ چهارم به عنوان کمپ اضطراری نیز بهره بگیرند که البته خیلی کار معمولی نیست.

خطرات (بهمن،مسیر ریزشی و...):

خطر قرار گرفتن در معرض افتادن در شکاف، خطرات مربوط به ادم مغزی و ریوی در شرایط قرار گرفتن در ارتفاع، خطر بهمن در مسیرهای مختلف به خصوص مسیر بین کمپ 1 و 2. حتی بعضا احتمال خطرات مربوط به گرمازدگی نیز وجود دارد. خطرات مربوط به سرمازدگی اعضاء و هیپوترمی در

پشتیبانی تلفن همراه: در کمپ اصلی شرکت O آنتن‌دهی دارد و امکان استفاده از دسترسی اینترنتی این اپراتور نیز وجود دارد.

محل‌های مناسب برای شب‌مانی: کمپ‌های تعبیه شده و مشخص شده اماکن مناسب برای شب‌مانی به حساب می‌آیند.

ایمنی منطقه:

شرکت‌ها تلاش کرده‌اند تا با پرچم‌گذاری مسیر و استفاده از طناب ثابت در بخش‌هایی که وجود دارد، سعی کنند تا ایمن‌سازی منطقه بپردازند که البته همواره سفر به مناطق مرتفع دارای مخاطراتی است.

اولین مرکز درمانی منطقه: پزشک کمپ یک، پزشک در کمپ اصلی، بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های شهر اوش

نکته ویژه در مورد نگارش گزارش برنامه:  

تلاش شده است تا جزئیات مربوط به منطقه و برنامه تا حد ممکن شرح داده شود. البته خدمات اشاره شده مربوط به خدماتی است که شرکت آکسای در قرقیزستان ارائه می‌دهد. شرکت‌های مختلف دارای خدمات مختلفی هستند که امکان آن وجود دارد که شرکت‌های مختلف نیز دارای بعضی از این امکانات باشند یا نباشند.

 

گزارش برنامه