قله جنگلی درفک بام استان گیلان است.این برنامه برای بازدید از این کوهستان زیبا از توتکابن در منطقه رستم آباد و از جبهه غربی انجام پذیرفت.
تاریخ برگزاری 25 الی 27 مهر 1398
سرپرست برنامه: محمدرضا جعفری
شرکت کنندگان: فرنود سپاهی سامیان، میلاد حیایی، مونا فرخنژاد، ندا نورانیپور
پیش بینی وضعیت آب و هوا: هوای قله در مدت برنامه صاف و بدون بارش باران بود.
چهارشنبه 25 مهر
دوستان طبق قرار قبلی راس ساعت شش در میدان صنعت جمع شدند و با یک دستگاه خودرو شخصی رونیز رهسپار روستای راجعون از توابع رستم آباد شدیم. در روستانی نزدیک به قزوین شام را میل کردیم و برای وعدههای غذایی برنامه خریداری شد. حوالی نیمه شب به روستای راجعون رسیدیم و در کنار جاده خاکی انتهای روستا چادرها را برپا کردیم و شب را آنجا گذراندیم.
پنجشنبه 26 مهر
با طلوع آفتاب از خواب بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه و جمع کردن چادرها وسایل اضافی را در خودرو گذاشتیم و خودرو را مقابل مسجد روستا که با پرچمی سر کوچه آن مشخص شده بود پارک کردیم. بعد از پنج دقیقه پیاده روی در جادهای خاکی، در سمت راست ما پاکوبی از میان درختان نمایان شد. پاکوب با گذر از کنار مراتعی که با شاخ و برگ درختان حصارکشی شده بودند به یالی میرسد که با شیب نسبتا تندی به سمت شرق و شمال شرق کشیده شده است. در ابتدا این یال باریک است و پاکوب بر سر آن کاملا مشخص است اما با ادامه مسیر عرض یال بیشتر شده و پاکوب کمی به سمت چپ و راست منحرف میشود. در انتهای یال سرپایینی کوتاه ولی شدیدی را عبور کردیم و مسیر را از میان جنگل ادامه دادیم. توجه داشته باشید که بپاکوبهای متعددی در این منطقه وجود دارد که همگی به چشمه جیرونی منتهی نمیشوند و متاسفانه در بسیاری از نقاط این پاکوبها زیر شاخ و برگ درختان ناپدید میشوند. متاسفانه به دلیل عدم انطباق ترک جی پی اس و پاکوبهایی که یافتیم کمی از مسیر اصلی دور شدیم و نهایتا با اصلاح مسیر حرکت با یک ساعت تاخیر در برنامه اصلی به چشمه جیرونی و محل کمپ رسیدیم. تقریبا 50 متر پایینتر از چشمه یک کلبه چوبی قرار دارد و محل مناسبی برای برپایی کمپ میباشد. از آنجا که روز گذشته گروه دیگری در آنجا کمپ برپا کرده بود ما چادرها را در نزدیکی چشمه برپا کردیم. و نهار را میل کردیم. با توجه به این که زمان کافی برای صعود به قله و بازگشت نداشتیم صعود را به روز بعد موکول کردیم.
جمعه 27 مهر ماه
قبل از طلوع آفتاب از بیدار شده و صبحانه خوردیم. یکی از دوستان از صعود به قله صرف نظر کرد و در محل کمپ ماند. پس از دو ساعت کوهپیمایی قله از سمت و شرق و دقیقا زیر خورشید نمایان شد. در ساعت هشت صبح تخمین دقیق تر از رسیدن به قله داشتیم و با توجه به حال نامساعد یکی از همراهان تصمیم بر این شد که مسیر بازگشت را زودتر در پیش بگیریم. در انتهای مسیر بازگشت و در دل جنگل دو راهی ای وجود دارد که به دو روستای راجعون و استخرگاه منتهی میشوند. ما کمی از مسیر اصلی منحرف شدیم ولی در انبوه درختان و حصارهایی که دور مراتع کشیده شده بود امکان اصلاح مسیر وجود نداشت. با شنیدن صدای موتور سیکلت و دیدن خانهها، مسیر خود را به سمت روستا ادامه دادیم. با پرس و جو از اهالی روستا جادهای را پیدا کردیم که از روستای استخرگاه را به روستای راجعون میرساند. این جاده با نام کوچه مارلیک شروع میشود و از میان مراتع بسیار سرسبز و زیبا میگذرد. در فصولی که برداشت علوفه وجود ندارد این جاده با دروازههایی از شاخ درختان بسته میشود و گذر نکردن خودروها در آن باعث میشود کل مسیر از چمن و سبزه پوشیده شود. پیمودن این جاده که به گفته اهالی 20 دقیقه زمان لازم داشت، با گرفتن عکسهای فراوان یک ساعت به طول انجامید. نهایتا ساعت 15:00 به روستای راجعون و محل پارک خودرو رسیدیم و به تهران بازگشتیم.