رشته فعالیت: کوهنوردی/
تولد: 27 اکتبر 1967- برگاموی(ایتالیا)
او در برگاموی(ایتالیا) و در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او در دهکده والتس که در نزدیکی بخش ایتالیایی آلپ قرار دارد (آلپ برگامو)، بزرگ شد و از حمایت بیحد پدرش در علاقهمندی به کوهستان، برخوردار بود. پدرش کوهنورد و دوچرخهسواری حرفهای بود و محیطی پرجنب و جوش و بینالمللی پیرامونش ایجاد کرده بود. او از ۱۳ سالگی صعود به قله پرسولانا در آلپ برگامو را آغاز کرد و همزمان، تحصیلش را تا دریافت مدرک دانشگاهی، ادامه داد.
فعالیت های شاخص
هشت هزارمتری هایی که بر فراز آنها ایستاده است
جوایز
در ماه مه ۲۰۰۱ در حالی که تلاش میکرد بین اورست و لهوتسه تراورس کند، روی دیوار لهوتسه و در ارتفاع ۸۰۰۰ متری، صعود خود را نیمه تمام گذاشت تا به عملیات نجات کوهنوردی به نام تام مورز بپردازد. برای اینکار جایزه بازی جوانمردانه یونسکو به نام پیر د کوبرتین را دریافت کرد. همینطور مدال طلای شهروندی را از دست رییسجمهور ایتالیا کارلو آدزلیو چیامپی و جایزه یادبود دیوید آ سولز را از انجمن آلپ آمریکا دریافت کرد.
او در ۲۰۰۹ یک بالگرد با هزینه شخصی تهیه کرد تا در نپال و برای عملیات امداد و نجات مورد استفاده قرار گیرد. در چندین مورد او خود خلبانی بالگرد را به عهده گرفته تا کوهنوردان، شرپاها، راهپیمایان و مردمی را که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند، نجات دهد.
کارهای خیریه
در سال ۲۰۰۳، طرح و تامین مالی مدرسهای برای ۳۹۶ نفر از کودکان شرپاها را در روستایی در نپال به انجام رساند. هدف این پروژه که با همکاری بنیادی ایتالیایی انجام شده، جلوگیری از ترک تحصیل این کودکان اعلام شد. مدرسه در سال ۲۰۰۵ افتتاح شد. این مدرسه در ارتفاع هزارمتری روستایی واقع شده که از اولین جاده سه ساعت فاصله دارد.
او همینطور در نزدیکی کمپ اصلی نانگا پاربات، در تامین مالی و ساخت ساختمان سنگی کوچکی برای چوپانان منطقه و همینطور بیمارستان کوچکی در روستای سِر، شرکت داشت. او همینطور ماموریتهای نجات رایگان، در منطقه انجام میدهد.
سیمونه مورو فعالیتهای کوهنوردیاش را از کوههای نزدیک محل زندگیاش و کوههای دولومیت آغاز کرد. اولین مربیاش پدرش بود و سپس از راهنماییهای آلبرتو کوسونی و برونو تاسی استفاده کرد. در این دوره او روی صخرهنوردی متمرکز بود؛ فعالیتی که هیچگاه ترک نکرده است. در ۱۹۹۲ در اولین صعود هیمالیاییاش به کوه اورست (۸۸۴۸متر) شرکت کرد. یک سال بعد، مورو از آکونکاگوا(۶۹۶۲متر) که بلندترین قله آمریکای جنوبی و یکی از هفت قله است، بالا رفت و اولین صعود زمستانی این قله را ثبت کرد. او در ادامه فعالیت حرفهایاش از قلههای بسیاری از جمله سِرو میرادور وماکالو (۸۴۸۵متر) در ۱۹۹۳، شیشاپانگما (۸۰۲۷متر) و لهوتسه (۸۵۱۶متر) در ۱۹۹۴ و کانگچنجونگا (۸۵۸۶متر) در سال ۱۹۹۵ بالا رفت.
در ۱۹۹۶ مورو در عرض ۲۵ ساعت از دیواره غربی کوه فیتز روی(۳۴۰۵متر در پاتاگونیا) بالا رفت و بازگشت؛ دیوارهای که در میان صخرهنوردان، فنیترین دیواره در جهان است. در همان سال، اوشیشاپانگما را بدون اکسیژن و در مدت ۲۷ ساعت صعود کرد و از ارتفاع ۷۱۰۰ متری با اسکی پایین آمد. در ۱۹۹۷، از لهوتسه بالا رفت. در زمستان همان سال، جبهه جنوبی آناپورنا (۸۰۹۱متر) را آزمود. در همین صعود بود که همراهان کوهنوردش، آناتولی بوکریف و دیمیتری سوبولف در سقوط بهمن مفقود شدند.
او در سال ۱۹۹۸ بازهم از اورست بالا رفت و چهار قله قله ابن سینا یا لنین (۷۱۳۴ متر)، کورژنوسکایا (۷۱۰۵ متر)، قله اسماعیل سامانی (۷۴۹۵متر، این قله پیشتر کمونیسم نام داشت) و خان تنگری(۷۰۱۰متر) را همراه با راهنمای جوان قزاقستانی دنیس اروبکو صعود کرد. او سپس همراه با دنیس در سال ۲۰۰۰ از اورست بالا رفت و در زمستان ۲۰۰۱ ماربل وال را فتح کرد.
او در سال ۲۰۰۲ سه صعود انجام داد: توده وینسون(4892 متر)، واقع در قطب جنوب و یکی از هفت قله چو ایو (۸۲۰۱متر) و اورست. در سال ۲۰۰۳ نیز سه قله را فتح کرد؛ قلههای برود پیک (۸۰۵۱متر)، البروس(۵۶۴۲متر) و کلیمانجارو (۵۸۹۵متر). در سال ۲۰۰۴ از قلههای بارونتسه (۷۱۲۹متر) از مسیری تازه و شیشاپانگما و آناپورنا بالا رفت. باروتا و باتوکشی را در ۲۰۰۵ فتح کرد و برود پیک را در زمستان ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷.
او در سال ۲۰۰۵ اولین صعود زمستانی قله شیشاپانگما را به همراه پیوتر موراوسکی ثبت کرد. در ۲۰۰۶ با استفاده از تراورس شمالی- جنوبی انفرادی در مدت ۵ ساعت از اورست پایین آمد. در ۲۰۰۸اولین صعود تاریخ از بکاباراکایچوک (۶۹۵۰) در قارقروم را انجام داد. این صعود به روش آلپی یا روش سبکبار و در زمان ۴۳ ساعت انجام شد (صعود و پایین آمدن). در ژانویه ۲۰۰۹ او اولین صعود زمستانی قله ماکالو را به همراه دنیس اوروبکو به اتمام رساند.
او در فوریه ۲۰۱۱ اولین صعود زمستانی گاشربروم ۲ را با همنوردی دنیس اوروبکو و کوری ریچاردز انجام داد. در آوریل ۲۰۱۳ در یک درگیری با گروهی از شرپاها در اورست شرکت داشت در حالی که خبرش به سراسر جهان مخابره میشد. این درگیری ظاهراً هنگام تراورس و بریدن طنابها به وجود آمده بود.
زمانیکه از سیمون مورو در پاسخ به این سوال که چرا برای صعود زمستانی به K2 تلاش نمی کنی، گفت: “همسر من در خواب دیده که من بر روی K2 خواهم مُرد ؛بنا به قولی که به همسرم دادم هرگز بر روی K2 تلاش نخواهم کرد.
همچنین او در زمستان از ۱۰۰ متری قله برودپیک تصمیم به بازگشت گرفت. وی بعد ها در مورد این تصمیمش چنین گفت:
من از ۱۰۰ متری قله برودپیک در زمستان در هوای خوب برگشتم. چرا؟چون ساعت ۴ عصر بود ودر زمستان ساعت ۵ هوا تاریک می شد!من می توانستم به قله برسم.و مطمئن بودم با رسیدن به آن واردتاریخ می شوم.اما برای من مهم این بود که آیا خود من جایی در آن تاریخ دارم؟و آیا زنده می مانم که از آن لذت ببرم!بنابراین برگشتمو با عقلم صعود کردمو نه با قلبم
سیمون دو کتاب منتشر کرد: ‘CometaSull’Annapurna’ که داستان اکسپدیشن زمستانه 1997 بر روی آناپورنا را روایت می کند، هنگامی که دوستش آناتولی بوکریف می میرد. در کتاب "8000 m to Live For" او تمام مسیرهای موجود بر روی 14 قله 8000 متری را توصیف می کند و تجارب خود را به همراه عکس ها و کلماتی که نشانگر زندگی در این ارتفاعات است , بیان می کند.