logo
Alaberz
0990 432 10 14
قله خلنو 4387 متر
خلنو:

قله خلنو 4387 متر

1397/09/10

توصیف عمومی

 خلنو، قله‌ای است در منطقه البرز مرکزی به ارتفاع ۴۳۷۵ متر. خلنو که از جنوب به شمشک و رودبار قصران، از شمال به دره وارنگه رود، از شرق به دشت لار (محدوده لواسانات) و از غرب به وسیله خط‌الراس هرزه کوه به دره رودخانه کرج متصل می‌شود. به عبارتی قله خلنو در قلب رشته کوه‌های البرز مرکزی و در شمال روستای لالون (از توابع فشم) و بخش انتهایی دره وارنگه رود قرار گرفته است و از هر سو دارای شیب‌های تندی است. علاوه بر رودهایی مانند لار و لالون، این قله سرچشمه اصلی رودخانه وارنگه رود که سرچشمه و منبع اصلی دریاچه سد کرج است به شمار می‌رود. قله خلنو بلندترین قله استان تهران و بعد از قلل دماوند و علم کوه سومین قله مرتفع البرز مرکزی به شمار می‌رود.

قله از طریق یال شمال شرقی به قلل سرخرسنگ و میش‌چال و پالون گردن، از سمت شمال توسط گرده سوزنی شکلی به دره سرخرسنگ و وارنگه رود، از جناح شمال غربی به قلل شاخکی اسبی چال و دوآب و از سمت جنوب توسط خلنو کوچک (4350 متر) و برج به دو شاخه شرقی و غربی تقسیم می‌شود. شاخه شرقی پس از تشکیل قلل ورزا و جانستون به خرسنگ منتهی می‌شود و شاخه غربی تشکیل قلل هرزه کوه که در ادامه به سرکچال‌ها و نهایتا قله کلون بستک منتهی می‌شود.

از ویژگی‌های خاص قله خلنو می‌توان به وجود برفچال بزرگی در کاسه شمالی قله در دره سرخرسنگ قرار گرفته است و تیغه ژاندارک که در مسیر صعود جنوبی قله قرار دارند، اشاره کرد. در این منطقه نیز همانند عموم آب و هوای البرز مرکزی باد غالب از جناح غربی است و این ناحیه به علت ارتفاع زیاد در پاییز و زمستان بسیار سرد توام با هوای ناپایدار بوده و ریزش برف در مناطق پرشیب احتمال وقوع بهمن را به شدت افزایش می‌دهد. در اوایل بهار هر سال اندکی هوا پایدارتر می‌شود اما بهترین فصل صعود برای افراد معمولی را می‌توان 3 ماهه تابستان دانست. آب مصرفی در طول مسیر به وفور یافت می‌شود و در صورت مواجهه با کم آبی می‌توان از آب‌های حاصل از ذوب برفچال‌های دامنه شرقی قله استفاده کرد. همچنین ابتدا و انتهای مسیر روستا به سمت کوه، چشمه تلخاب و آبشار لالون از مراجع تامین آب به شمار می‌روند.

گذر از تیغه ژاندارک برای رسیدن به آن قله بر روی خط الراس برج_خلنو، آن را به یکی از قله‌های سرسخت ایران که رسیدن به آن (به خصوص در فصل زمستان و از روی خط الراس) احتیاج به تجربه و وسایل فنی دارد، تبدیل کرده‌ است. قله خلنو به صورت خط‌ الراسی با کلیه قلل البرز مرکزی از جمله سرکچال‌ها، وزواب‌ها، پالون گردن و قله آزاد کوه ارتباط دارد.  طوفان‌های ناگهانی و وجود نقاب‌های برفی بر لبه یال‌ها و درگیری با صخره‌های میان مسیر در دو طرف خط‌الراس منتهی به قله در صورت وجود برف سنگین امکان صعود به آن را کاهش می‌دهد. صعود زمستانی خلنو از جمله مهم‌ترین و مشکل‌ترین صعودهای زمستانی در البرز مرکزی به حساب می‌آید.

 

از جاذبه‌های این قله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد

وجه تسمیه نام روستا

لالان یا لالون از روستاهای دهستان رودبار قصران شهرستان شمیران استان تهران است. به علت وجود گل‌های لاله، به این روستا لالگون، یا لالون گفته می‌شود.

پوشش گیاهی

 شبدر وحشی، ترشک، گرز، جعفری وحشی، قارچ‌های خوراکی، گلپر، گون، لاله، شقایق، زرشک، سیرک، لوچک، گزنه از جمله گونه‌های گیاهی موجود در منطقه به شمار می‌روند.

پوشش جانوری

حیواناتی مانند کل، بز، قوچ، میش، خرس قهوه‌ایی، روباه، گرگ، گراز و پرندگانی چون عقاب طلایی، هما، کبک، دری، چکاوک، هدهد ساکن این منطقه هستند.

آنتن دهی

موقعیتهای مناسب جهت کمپینگ

  1. چشمه تلخاب
  2. آبشار لالون
  3. گردنه وزوا
  4. گردنه بین خلنو کوچک و بزرگ

تاریخچه صعود

در مورد تاریخچه صعود این قله اطلاعات صحیح و دقیقی در دسترس نیست.

 

مسیرهای صعود

مسیر رایج برای صعود به این قله، از روستای لالون واقع در منطقه اوشان، فشم، میگون است، ولی مسیر زمستانی آن از روی خط الرأس سرکچال-برج می‌باشد که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.

  1.  روستای لالون، تلخاب، آبشار لالون، گردنه وزوا که از اینجا به بعد مسیر دو قسمت می‌شود:

الف) حرکت به سمت شمال غرب و فرود به سمت کف دشت اسبی‌چال، رد شدن از زیر تیه‌های ژاندارک و صعود از یال منتهی به خلنو کوچک

ب) قله برج، عبور از تیغه ژاندارک، قله خلنو کوچک و بزرگ

  1. دره وارنگه رود، دو آب، دریاچه خلنو، خلنو بزرگ (طولانی‌ترین مسیر)
  2. روستای آبنیک، جانستون، گردنه وزوا، خلنو بزرگ
  3. روستای شمشک، خط الراس سرکچال‌ها، گردنه ورزاب، قله برج، خلنو کوچک و بزرگ (مسیر زمستانه)

کتاب­ها و فیلم­های مربوطه و تولید شده

در مورد این قله تقریبا اطلاعات منتشر شده در کتاب کوهنوردی درایران منعکس و بازنوشت شده است.

 

مراجع

ویکی پدیا

کتاب کوهنوردی در ایران، نوشته علی مقیم

کوه